سفارش تبلیغ
صبا ویژن

می توانی..اگر بخواهی

                                                                                                                     با سرسره و با روش های سرسره ای و میانبر هر گز نمی توان به سمت بالا سعود کرد..هرکس چنین ادعایی کند مسلما در نیمه راه خسته و درمانده خواهد شد ودر اندک مدتی به پایین سر خورده..سقوط خواهد کرد..




نوشته شده در تاریخ شنبه 88/10/19 توسط نسرین

مصرف سیگار، یک رفتار پیچیده‌ی آموخته‌شده است که با زندگی روزمره در‌آمیخته و به نوع دید اطرافیان فرد به آن، مربوط می‌شود. عامل‌هایی مانند محل کار و منزل، گروه‌های کاری، سطح تحصیلی، مشخصه‌های فردی و اجتماعی شخص و توانایی فرد در مقابله با مسائل و مشکل‌ها، در سیگار‌کشیدن مؤثرند.

هیجان‌ها و فکرها و فعالیت‌های روزمره‌‌، فرد را به‌شدت به کشیدن سیگار ترغیب می‌کند. وقتی این عامل‌ها با وابستگی فیزیکی به «نیکوتین» که عامل قدرتمندی است، ترکیب می‌شوند، روند اعتیاد، تقویت می‌گردد.

 

سیگار و اعتیاد

بنا به تعریف، اعتیاد، سه معیار دارد:

1- اجبار برای مصرف

2- اثرهای روان‌گردان

3- رفتارهای مداوم جست‌وجو و مصرف

اگر توجه کنیم، خواهیم دید که سیگار، هر سه معیار را دارا می‌باشد. به این‌ترتیب، اعتیادآور بودن سیگار، ثابت می‌شود. فردی که روزانه یک پاکت سیگار مصرف می‌کند، با توجه به این‌که هر سیگار شامل 10پک می‌باشد، روزانه 200بار برای ادامه‌ی مصرف سیگار، تشویق و ترغیب می‌شود. این مسأله، علت اعتیاد بسیار شدید و مشکل‌های فراوان هنگام ترک سیگار می‌باشد‌ به‌گونه‌ای که ترک آن، حتی نسبت به معتادان به هروئین نیز دشوارتر است.

اعتیاد به سیگار، می‌تواند یکی از اولین علائم اختلال‌های رفتاری محسوب شود. به این‌ترتیب، فرد را در معرض دیگر رفتارهای سوء‌بهداشتی و مغایر با سلامت قرارمی‌دهد. به‌طور کلی، حالت‌های روحی و روانی و احساس افسردگی در سیگاری‌ها بیش‌تر است. برعکس، شادابی و نشاط غیرسیگاری‌ها، بیش از افراد سیگاری می‌باشد.

 

اولین سیگار

دلیل اصلی اولین تجربه‌ی سیگارکشیدن، تقلید از بزرگ‌ترها و جمع‌های دوستان و هم‌چنین مشکل‌های عاطفی و عدم‌ موفقیت تحصیلی است. توجه داشته باشید که دوستان سیگاری، بالاترین نقش را در شروع مصرف سیگار دارند. روان‌شناسان معتقدند تصور رسیدن به آرامش و تأیید فرد توسط گروه‌های هم‌سال، نوجوان را تشویق به کشیدن سیگار می‌کند. از دیگر علت‌های این تمایل، اعتقاد به این مسأله است که سیگارکشیدن، باعث رهایی از تنش شده و انجام امور را راحت‌تر می‌کند. برخی روان‌شناسان معتقدند که خانواده، اولین و مهم‌ترین نقش را در اعتیاد نوجوانان و جوانان به سیگار دارد. پس از خانواده، اطرافیان و دوستان، دارای نقش پررنگ‌تری هستند. سرگرم‌کردن نوجوان به ورزش، مطالعه، سرگرمی‌ها و تفریح‌های مفید و نشاط‌آور، بهترین و مؤثرترین راه جلوگیری از اعتیاد به دخانیات است. برعکس، هرگونه برخورد لفظی، تنبیه، لجاجت و مخالفت بی‌دلیل و بی‌منطق با نوجوان، تحریک‌کننده بوده و او را بیش‌تر به این سمت می‌کشاند.

آموزش و ایجاد نظم و انضباط به نوجوان کمک می‌کند تا نوسان‌های روانی را راحت‌تر پشت‌سر گذاشته و مجبور نباشد با روش‌های غیراصولی مانند مصرف دخانیات، خود را آرام کند. وسوسه‌ی سیگارکشیدن، بعد از کشیدن حتی یک نخ سیگار، می‌تواند بیش از سه‌سال نهفته بماند. بین استعمال اولین نخ سیگار و سیگاری‌شدن، یک دوره‌ی نهفته وجود دارد که می‌تواند سال‌ها طول بکشد.

 

‌علت‌های عادت به دخانیات در میان‌سالی‌

بر اثر گذشت زمان، فرد میانسال سیگاری، به دخانیات وابسته شده و به عبارت دیگر، معتاد شده است و به‌دلیل اعتیاد به نیکوتین و دیگر مواد اعتیادزای سیگار، آن‌را مصرف می‌کند نه به علت تأثیر همسالان! با این وجود، وابستگی به دخانیات، امری پیچیده با دلیل‌های متعدد است که به ابعاد شخصیتی فرد و گروه‌های اجتماعی و اقتصادی مرتبط است. به‌عبارت دیگر، فرد سیگاری، یک‌شبه سیگاری نمی‌شود بلکه عامل‌های متعدد از دوران جنینی به بعد، دست‌به‌دست هم می‌دهند تا در‌نهایت، یک فرد سیگاری را به‌وجود آورند.

بنابراین، همان‌گونه که سیگارکشی، یک انتخاب شخصی است، ترک آن هم یک انتخاب است. تا فرد خودش نخواهد، نمی‌توان کاری انجام داد. دراصل، ترک هرگونه اعتیاد‌ از‌جمله سیگار، با زور و فشار، بی‌نتیجه است. بهترین کمک برای ایجاد انگیزه در فرد، نشان دادن ضرر و زیان استعمال دخانیات و از سوی دیگر، فایده‌های ترک‌کردن آن می‌باشد. به‌طور حتم با ایجاد انگیزه، شاهد نتیجه‌های بهتر و پایدار‌تری در درازمدت خواهیم بود. باید به فرد معتاد به سیگار آموخت هر عادتی که انحرافی در فکر انسان به‌وجود می‌آورد، باید تحت کنترل و سلطه قرار‌گرفته و قطع گردد. به این عادت منفی نیز باید غلبه نموده و آن‌را ترک کرد.

 

انگیزه برای ترک سیگار‌ و جایگزینی برای آن

در روند ترک سیگار، علت شروع به سیگار‌کشیدن، مهم نیست بلکه مهم این است بدانیم کدام جزء آن،‌ ما را راضی کرده و برای‌مان لذت‌آور است. آن‌ جزء، انگیزه‌ی ما برای سیگار‌کشیدن محسوب می‌شود.‌ دراصل، ما سیگار را به چند دلیل و نه یک بهانه و پاسخ به موقعیت‌های ایجاد‌شده، روشن می‌کنیم. هر موقعیت و هر مکان، به‌طور حتم جانشین دارد‌ ولی نباید تصور کنیم حفظ یک جانشین برای سیگار، در همه‌ی مکان‌ها و زمان‌ها کافی است چه‌بسا آن جانشین، خود، اعتیادآور باشد.

در بسیاری موارد، انگیزه‌ی مصرف دخانیات به‌دلیل لذت ناشی از مراسم آن یعنی سیگار درآوردن، روشن کردن و فروبردن دود و لمس سیگار با دست و تماس با لب می‌باشد. اغلب این موارد، نوعی عادت است تا اعتیاد و می‌توان این عادت را با دیگر مواد مشابه مانند مداد یا خلال‌دندان یا چوب‌‌شور، ارضاء و فروکش کرد. حتی آدامس‌هایی به‌شکل سیگار موجودند که می‌توانند به‌طور موقت جانشین آن شوند.

 

عامل‌های مؤثر بر مصرف دخانیات:

عامل‌های مختلفی باعث تقویت عادت سیگار‌کشیدن در فرد می‌گردند. این عامل‌ها، بیش‌ترین اثربخشی خود را به‌طور معمول در اوایل دوران بلوغ بر جای می‌گذارند. بی‌شک، شدت و ضعف اثربخشی این عامل‌ها در افراد مختلف، متفاوت است و ممکن است حتی در یک شخص در زمان‌های مختلف، متفاوت باشد.

سیگار دو نوع وابستگی ایجاد می‌کند:

- وابستگی روانی: باعث ایجاد احساس آرامش کاذب شده و این احساس به شکل بخشی از زندگی فرد سیگاری درمی‌آید.

- وابستگی جسمانی (فیزیکی): با پایین آمدن مقدار نیکوتین خون ایجاد می‌شود و باعث بروز نشانه‌های قطع نیکوتین در فرد می‌گردد. به این‌ترتیب، فرد سیگاری برای رفع این علائم، با سیگارکشیدن، سطح نیکوتین خونِ خود را بالا می‌برد.

پس مشاهده می‌کنیم که اعتیاد به سیگار، فرقی با مواد مخدر ندارد و متأسفانه فقط منع کمتری دارد و به‌راحتی در اختیار هر فردی قرار‌گرفته و مصرف می‌شود.

کشیدن سیگار، یک فعالیت جایگزین است زیرا فرد در جامعه‌ی پرتنش و مملو از اضطراب و هیجان امروزی، برای تخلیه‌ی فشارهای روحی و روانی خود، آن‌را انجام می‌دهد. این موضوع، یک واکنش خارجی است که سرمنشأ آن، تنش‌های داخلی می‌باشد. البته این مقوله، جدا از اعتیاد به نیکوتین است. افراد غیرسیگاری نیز هنگام تنش و اضطراب، به اقدام‌های مشابه روی می‌آورند‌ مانند جویدن ناخن، بازی با دگمه، حرکت‌های سریع دست یا پا و ‌مشغول شدن به کاری دیگر که ارتباطی با عامل استرس‌زا ندارد.

 

چرا برخی موفق به ترک سیگار نمی‌شوند؟

بین افرادی که موفق به ترک سیگار می‌شوند‌ و آنانی که موفق نمی‌شوند، اختلاف کمی وجود دارد. این اختلاف، بیش‌تر ناشی از درجه‌ی اعتقاد و ایما‌ن فرد به عارضه‌های کشنده‌ی سیگار است. به‌عبارت دیگر، کسانی موفق به ترک می‌شوند که به‌طور کامل به این مسأله که سیگار می‌کشند، اعتقاد داشته باشند. کسی که سیگار می‌کشد، همیشه در زندانِ هشدارها و یادآوری عارضه‌ها و بیماری‌ها محبوس است. ترک،‌ تلاشی است در جهت ارضای نیاز عمیقِ آزاد کردن خود از یک عادت زشت و تنفرانگیز و رهایی وجدان از کلیه‌ی هشدارهای مربوط به عارضه‌های سیگار و تابلوهای هشداردهنده‌ و بهداشتی. هم‌چنین تلاشی است برای رهایی از نصیحت دیگران و نیز رهایی از تفکرهای خود در مورد عارضه‌ها و عواقبی که به علت مصرف سیگار، منتظر اوست.

 

نتیجه‌ی کلی این‌که سیگار‌کشیدن، اغلب ناشی از باورهای اشتباهی است که در جامعه، رواج پیدا کرده است. این دلیل‌ها مانند احساس بزرگی، لاغری، رفع عصبانیت، رفع خستگی و... همگی بی‌پایه و اساس بوده و هیچ‌کدام توجیهی برای خودکشی تدریجی توسط سیگار نیست.




نوشته شده در تاریخ جمعه 88/10/18 توسط نسرین

یکی از علل انحراف روابط اجتماعی سالم  دختر و پسر به وابستگی های شدید عاطفی و دوستی های غیر منطقی و افراطی عدم مهارت یکی از طرفین در جرأت ورزی و اظهار نظر منطقی و دادن پاسخ قاطع «نه» در برابر اصرار و پافشاری طرف دیگری در، دست یافتن به خواست های خویش است.مطمئناً هیچ یک از ما دوست نداریم شخص منفعلی باشیم که توسط دیگران کنترل می شود.حال این سوال مطرح می شود که: در روابط اجتماعی و ارتباط با دیگران چگونه می توان از حقوق خود دفاع کرد در حین اینکه حقوق و نیاز های دیگران را نیز محترم شمرد؟پاسخ به این سوال در شناخت مفاهیم بی جرأتی ، پرخاشگری و جرأت ورزی در تعامل با دیگران نهفته است.


       بی جرأتی: یعنی منفعل و ترسو و بیش از حد متواضع بودن و اهمیت ندادن به نیاز ها و خواسته های خود و پذیرفتن خواسته های دیگران، حتی اگر به ضرر خود شخص باشد.

        پرخاشگری: یعنی دفاع کردن از حقوق خود به شیوه ای خصمانه که هدف آن امتیاز گرفتن از دیگران است. افراد پرخاشگر سعی می کنند خواسته ها و نیاز های خود را از طریق تسلط ، توهین و تحقیر دیگران برآورده کنند.چنین افرادی فقط به فکر خود هستند.

       جرأت ورزی: یعنی دفاع از حقوق خود و بیان افکار و احساسات خود به شیوه ی مستقیم ، صادقانه و مناسب.افراد جرأت ورز برای خود و دیگران احترام قائلند؛ آنها منفعل نیستند و اجازه نمی دهند دیگران از ایشان سوء استفاده کنند و از طرف دیگر به خواسته ها و نیاز های دیگران احترام می گذارند و به شیوه ی مدبرانه با آنها ارتباط بر قرار می کنند.

به نمونه ای از بی جرأتی ، پرخاشگری و جرأت ورزی در تعامل با دیگران توجه کنید:

در یک مغازه فروشنده ای می خواهد شما را مجبور به خرید چیزی بکند.
فروشنده: اتفاقاً این جنس برازنده ی شماست با اجازه برایتان می پیچم.
پاسخ غیر جرأتمندانه ی شما: بله ، اگر فکر می کنید جنس خوبی است، ایرادی ندارد.
پاسخ پرخاشگرانه ی شما: اینقدر مجبورم نکنید؛ من چیزی از شما نمی خرم.
پاسخ جرأت ورزانه ی شما: متشکرم ، شما لطف دارید؛ اجازه بفرمائید به چند مغازه ی دیگر هم سر بزنم.

     این یک مورد بسیار ساده در زمینه ی خرید جنس از مغازه بود. ما در زندگی روزانه با افراد زیادی در تعامل بوده و مجبور به دادن پاسخ به انواع خواسته های مثبت یا منفی آنان هستیم که احتمال دارد بر سرنوشت و زندگی حال و آینده ی خود و خانواده ی ما تاثیر مهم و در صورت نابجابودن تقاضا های آنان تاثیر منفی جبران ناپذیری بر جای گذارد. پس بیایید روش جرأت ورزی و «نه» گفتن در مقابل خواسته های نامطلوب دیگران را تمرین نماییم.
        
تاکتیک های تاثیر گذاری نامطلوب بر دیگران
     اگر در تعامل با دیگران از روش های زیر استفاده می کنید ، مطمئن باشید که تعامل گران خبره ای نیستید زیرا تاکتیک های غلط پاسخ مناسبی برای خواست های مثبت یا منفی طرف مقابل نخواهد بود.
1.      تهدید: یعنی ترساندن دیگری در هنگام مواجهه با مشکل
2.      فریبکاری: مانند دادن اطلاعات غلط ، تملق و دروغ گویی
3.      بی توجهی: یعنی انجام کار طبق خواسته ی خود بدون توجه به نیاز های دیگران
4.      طفره رفتن: به معنی انجام پنهانی و مرموزانه ی کارها بدون اینکه دیگران از آن سر در بیاورند.
تاکتیک های تأثیر گذاری مطلوب بر دیگران
برخی از روش های تأثیر گذار مثبت در تعامل با دیگران عبارتند از:
1.      معامله: در نظر گرفتن منافع و مصالح طرفین
2.      مصالحه: آمادگی برای چشم پوشی از برخی خواسته های خود برای ایجاد تفاهم
3.      استدلال : یعنی انجام کار منطقی و درست
4.      تخصص: تکیه کردن بر آگاهی و دانش و اطلاعات در زمینه ی مسائل مورد تعامل

سه مهارت مفید در تقویت جرأت ورزی :

     بیان صریح احساسات خود در تعامل با دیگران
    
یعنی مطلع ساختن دیگران از احساسی که نسبت به اعمال آنها دارید.از متهم کردن دیگران و گفتن چیز هایی مانند«شما بی ملاحظه هستید.» یا «شما بی پروا حرف میزنید.» خودداری نمایید و در عوض احساس خود را نسبت به آنها این گونه بیان نمایید «متأسفم اما نمی توانم کاری برایتان انجام دهم.» یا «اگر بیشتر مراقب حرف زدنتان باشید خوشحال می شوم.» بیان صریح احساسات خودتان به حرمت نفس و احترامی که دیگران برای شما قائلند خواهد افزود.
  
  همدلی
     اگر نیاز های دیگران را درک کنید و بپذیرید، آنها بیشتر مایل به پذیرفتن خواسته ها و امیال شما خواهند بود.اما این به معنی آن نیست که هرچه دیگران  می خواهند قبول کنید. می توانید با خواسته های افراد دیگر مخالفت نیز بکنید. اما با بیان اینکه احساس آنها را درک می کنید و آنها را هم محترم می شمارید.

   کاردانی
     وقتی احساسات خود را بیان می کنید و نسبت به دیگران همدلی نشان می دهید به احتمال قوی اعمال شما مدبرانه خواهد بود تا نسنجیده. هیچکس از اینکه وادار به انجام کاری شود خوشش    نمی آید اگر دیگران شما را به انجام کاری وادار کردند به جای اینکه عقب نشینی کنید، قرص و محکم بایستید و به نحوی واکنش نشان دهید که احترام آنها را جلب نمایید.



نکته: 

منبع: مطالب این پست با اندکی تغییر از کتاب مهارت های زندگی تالیف :کریس.ال.کلینکه، ترجمه : شهرام محمد خانی ، انتشارات سپند 1384 ؛ ذکر گردیده است

.  




نوشته شده در تاریخ جمعه 88/10/11 توسط نسرین
<      1   2   3      
درباره وبلاگ

نسرین
شاد..پر از انرژی..عاشق معماری..ورزش..روانشناسی..و بورس.. البته می دونم هیچکدوم به هم ربطی نداره..ولی به نظر من باید همه چیزو تجربه کرد..ما همیشه وقت کافی داریم..به شرط آنکه هم بخواهیم هم درست ازآن استفاده کنیم..
bahar 20

انواع کـد های جدید جاوا تغیــیر شکل موس