سفارش تبلیغ
صبا ویژن

می توانی..اگر بخواهی

آیا شما فکر می کنید خانه ای که مصالح آن سنگ و چو ب و آهن باشد مقاوم تر از خانه ای هست که با حصیر و پوشال بنا شده است ؟

حتما می گویید خانه های سنگی به مراتب محکم تر و استوار تر از خانه ای است که با حصیر و پوشال بنا شده است .

به این ترتیب حتما شما نرجیح می دهید در خانه ها ی سنگی زندگی کنید تا خانه های پوشالی آیا. اما بسیاری از انسان های وارسته و برتراندیش خانه های سنگی را برای زیستن انتخاب نمی کنند آنها شاید برای زندگی خانه ای داشته باشند

 اما جایگاه و خانه ی حقیقی آنها دل ها ست !

خانه ای که در مقابل صد ها ویلا و برج های سنگی ، با عظمت تر ، استوار تر ، با شکوه تر و با ارزش تر است .

زیستن در دل های دیگران به مراتب والا تر از زیستن در ویلا و خانه هایی است که با لرزشی فرو می ریزند !

دل ها جایگاه عشق و محبت هستند خانه ی اصلی و حقیقی انسان ها دل های دیگران است .

با مهربانی و محبت و انسانیت می توانیم میلیون ها خانه ی دل را از آن خود گردانیم و نام خود را نه بر سر زبان ها در ورودی دل ها  تا ابد جاودانه سازیم  ..




نوشته شده در تاریخ جمعه 89/2/24 توسط نسرین

کجائی؟..بارها در جمعی حضور داشته ایم اما فقط خودمان حضور داشته ایم . نه حواسمان ! بارها به آنجا رفته ایم اما فقط پاهایمان ما را به آنجا برده اند . نه حواسمان ! از خود ردپایی بزرگ به جای می گذاریم که هرکس با ما در ارتباط است ، خواهد فهمید که ما آنجا یا اینجا هستیم ، اما رد پای حواسمان فقط در ذهنمان به جای می ماند . و تنها کسی که این راز را می داند خودمان هستیم . خیلی وقت ها اصلا دوست نداریم که دیگران از این راز مطلع شوند . کسی چه می داند از هزاران که بار جسم را توسط پاهایشان این سو و آن سو می کشند آیا حواسشان را هم با خود حمل می کنند ؟ ! شاید هواسشان میان پرونده های اداره ، اجاق روشن آشپزخانه ، به امتحانات ترم ، به دعوای دیشب در خانه و... کسی چه می داند حواس تو کجاست ؟!با اراده ی خویشش می توانیم حواسمان را با نقاط مثبت آشنا کنیم و در اکنون مستقر باشیم ... 




نوشته شده در تاریخ شنبه 89/1/28 توسط نسرین

نمی توانی گذشته را فراموش کنی ؟ ..

 

 خب نکن !

اصلا چه کسی گفته است که آن را فراموش کنی ؟

مگر می شود آنچه که برای ما رخ داده است را فراموش کنیم ؟

 

 چه اتفاق های خوب و بد ، چه زشت و زیبا ، چه هیجان انگیز ، چه پر معنه و بی معنا ، همه و همه همیشه در مغز باقی خواهند ماند و طبیعی است که نتوانی آن را فراموش کنی و اتفاقا غیر طبیعی است که بتوانی آن را فراموش کنی غیر طبیعی و عجیب است .

 

 ولی نکته ی کلیدی اینجاست که شما به عنوان فردی با هوش و آگاه باید از یادآوری آن دسته از خاطراتی که باعث تضعیف شدن روحیه ات می شود جدا خودداری کرده و یادآوری خاطرات خوب و روحیه بخش را بارها و بارها تکرار کنی !

 

شبکه یاب تلویزیونت دردست خودت و اراده ات است . خاطرات آماده ی نمایش هستند . حالا بگو کدام شبکه را انتخاب می کنی ؟ اشک یا خنده ؟ آن که باعث تقویت روحیه ی توست یا آنکه روحیه ات را ضعیف می کند ؟ ..




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 89/1/19 توسط نسرین

..زندگی مثل یک کتاب است و هر قدمی که در آن برمی داریم ، مثل ورقی تازه . هر فردی در قبال کتابی جدید واکنشی متفاوت از خود نشان می دهد . برخی آن را با روی باز می پذیرند و از آن استقبال می کنند . در حالی که عده ای از آن رو بر می گردانند و آن را پس می زنند . بعضی آن را می گیرند و کناری می گذارند تا روزی اقدام به خواندن آن کنند . عده ای نیز آن را می خوانند ، ولی آنچه را از محتوای کتاب می آموزند ، در زندگی شان به کار نمی بندند . برخی انسانها مانند بچه ها سرشار از حس کنجکاوی و همیشه مشتاق علم آموزی و کند و کاو هستند . این افراد را می توان ماجراجو نامید . آنها در زمان حال زندگی می کنند ور از لحظه های زندگی ، اصوات ، احساسات ، رایحه ها ، طعم ها و تجربیاتی که به سراغشان می آیند ، نهایت استفاده را به عمل می آورند و به زندگی عشق می ورزند . گاهی ، رفتن به یک پارک ، تغییری چشم گیر در روحیه ی ما ایجاد می کند و حواس ما را بر می انگیزد . اگر در پارک ، کمی به اطراف خود بنگریم ،زیبایی های زندگی را درک می کنیم . اگر زمان کافی برای مشاهده ی طبیعت و تامل در آن و تعمق در زیبایی و سرسبزی طبیعت نداشته باشیم ، از زندگی چه بهره ای می بریم ؟ حقیقتا اگر زمان کافی برای تامل کو نظاره زیبایی های زندگی نداشته باشیم ، از زندگی مان لذت نخواهیم برد . ولی قبل از آنکه بتوانیم از لحظات زندگی مان بهره گیریم ، باید سطح هوشیاری خود را افزایش دهیم . نوشتن ، شیوه ای عالی برای ارتقاء سطح هوشیاری است بسیاری از نویسندگان ، از طریق نوشتن به مراتب بالاتری از خود آگاهی دست یافته اند و درک بهتری از معنای حقیقی زندگی به دست آورده اند . فقری که درد آورتر از فقر ناشی از بی پولی است ، در واقع فقر هوشیاری است . بسیاری از زنان و مردان به این دنیا می آیند ، در حالی که بدون آنکه از زیبایی ، شکوه و معنای واقعی زندگی بهره ای برده باشند ، بازندگی وداع می کنند . روح آنها فقیر است ، فقر جیب بسیار بهتر از فقر ر وح است . اگر با آغاز روز ، احساس شادابی و سر زندگی نمی کنید . خوب است نگاهی به اطراف خود بیندازید و بابت نعمت هاییی که به شما اعطاء شده است ، خداو ند را شکر کنید . آن قدر این عمل را تکرار کنید تا در وجودتان نهادینه شود . آیا تمام مدت منتظرید تا روزی مهیج و منحصر به فرد از راه برسد تا زندگی را به صورت یک ماجراجویی تجربه کنید ؟ اگر چنین است ، شما هم جزو همان دسته از افرادی هستید که مرتکب اشتباه شده اید . اگر چه خوشبختانه این اشتباه جبران ناپذیر است . از فرد آغاز کنید . به خاطرات تلخ گذشته و اتفاق های آینده اصلا فکر نکنید و فقط به همان لحظه ای که در آن هستید فکر کنید . فردا با دنیایی از عشق به دیدار عزیزانتان بروید . قبل از آنکه دیر شود و لحظه ها را از دست بدهید . کاری کنید تا لحظه های زندگی تان بدرخشند . همیشه نهایت تلاش خود را به کار ببندید تا از دروازه ی زندگی ماجرا جویانه به سلامت عبور کنید . عده ای از این گله مند هستند که زندگی ، یکنواخت و کسل کننده است . آنها به اشتباه تصور می کنند که کسالت و یکنواختی ، از طریق محیز زندگی و رخدادهای پیرامون مان به وجود آمده است . ولی کسالت و یکنواختی نتیجه ی رخدادهای بیرونی نیست بلکه تعمیمی است که توسط خود افراد به آن داده است که توسط خود افراد به آن داده می شود . ماجراجویی لازمه ی زندگی است . چون ارتباط های دوستانه را شکل می دهد و زندگی را توام با هیجان می سازد . اگر زاویه ای درست به اوضاع بنگرید ، در می یابید که تغییرات ناشناخته ها و خطرها ترکیبات یک ماجراجویی مهیج هستند ولی اگر از زاویه ی نادرست به امور بنگرید آنها را ترسناک می پندارید و در نتیجه از آنها فاصله خواهید گرفت . ماجراجویی یک نوع طرز تلقی است که آن را می پذیریم ، انتخابی است که صورت می دهیم و تصمیمی است که می گیریم . یکی از رموز زندگی ماجراجویانه ، به رسمیت شناختن زندگی و ماهیت آن است . باید زندگی را در آغوش بگیرید ولی نه آنقدر محکم که ماجراجویی نهفته در آن خارج شود . همانطور که یک پیانیست بلافاصله پس از پایان آهنگ ، کلید ها را رها می کند باید به موقع حلقه آغوش خود را آزاد کنید . برای لذت بردن از ماجراجویی باید آن را آزاد بگذارید . تا زمانی که حلقه آغوش خودرا کمی رها نکنید زندگی و ماجراجویی نهفته در آن چگونه می توانند ما را غافلگیر کنند؟ هنر زندگی با اشتیاق چشیدن طعم محتویات داخل فنجان است نه اینکه  یک نفس آن را سر بکشید . هنر زندگی بر شمردن زندگی به عنوان نعمتی بی همتاست . نه اینکه آن را بیهوده هدر دهید . هنر زندگی بدون افسوس خوردن نظاره کردن غروب خورشید در افق است . هنر زندگی بدون فراموش کردن شب گذشته نظاره طلوع خورشید از شرق است . هنر زندگی مخفی کردن غم و اندوه در شادمانی و رنج را درخنده پوشاندن است . هنر زندگی بهره بردن از زمان حال است نه نگرانی بابت آینده . هنر زندگی تقسیم شادی ها با دیگران و لذت بردن از لبخندی که در هنگام دادن هدیه ای به به فردی روی چهره اش مشاهده می کنید است .

برای نظاره زیبایی باغچه تان ، همواره تعداد گل های آن بشمارید و هرگز به تعداد برگهای خزان زده توجهی نکنید . روز خود را از طریق شمردن ساعتهای طلایی آن در نظر بگیرید و هرگز ساعتهای ابری و دلگیر را به حساب نیاورید . زندگی تان را از روی لبخندها حساب کنید و هرگز اشک ها را به حساب نیاورید . هر سالگرد تولدتان را در کنار دوستان و عزیزان بگذرانید و هرگز در آن روز تنها نمانید . به یاد داشته باشید که اگر شجاعانه و متهورانه با جریان زندگی پیش بروید ، از زندگی نهایت بهره را خواهید برد. واگر همگام با ماجراجویی زندگی شوید ، به اسرار ناشناخته ای پی خواهید برد .

 




نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 89/1/12 توسط نسرین

یکی از راه های شناخت دقت در صورت و اجزای آن است که به ما کمک می کند تا برداشتی هرچند سطحی از شخصیت و خصوصیات طرف مقابل داشته باشیم . « چشمان » بیش ترین سهم را در انتقال این مفاهیم بر عهده دارند .

 

چشمان درشت و زیبا : نشان دهنده ی صفا و صمیمیت ، هنرمند و عاطفی ، منصف و غیرتمند ، متمایل به اغراق گویی دارای ذهنی روشن و متعالی و در دوستی هنر مند و مدیر موفقی بودن است .

چشمان به هم نزدیک و کم فاصله : حسود و کوتاه نظر ، احساساتی ، اگر زن باشد درونگر و پنهان کار و حیله گر و حسابگر ، و موفق در امور سیاسی و تجاری

چشمان نیمه باز :حیله گرو دلال و غیر قابل اعتماد !

چشمان خمار : سرشار از احساس و رویایی !

چشمان با فاصله ی زیاد و دور از هم : سادگی ، درستی ، فکر باز ، دارای تقعات زیاد از زندگی ، بسیار زود باور ، متمایل به داستان های بلند ، برونگرا و مردمی و از همه مهم تر وفادار !

چشمان لنگه به لنگه :دمدمی و بدون قاطعیت

چشمان برجسته و بیرون زده :تنبل ، پر سر و صدا و پر حرف و ظاهر بین

چشمان گود و تو رفته : موذی و اگر هم چشمان از هم فاصله نداشته باشند دو رو

چشمانی که پلک ها برجسته دارند : با هوش و مستعد و دقیق

چشمان خندان و متبسم : شوخ و خوش قلب وبا استعداد و اگر خانمی این چشم ها را داشته باشد مادری مهربان و با عاطفه است .

مردمک در وسط چشم و سفیدی پیدا :بی باک !

چشم های بادامی : خودخواه و متکبر است اما اگر ابروها از چشم هایش فاصله داشته باشد خوب است و روح آرامی دارد .

چشم هایی که انتهایش پایین یا بالاست : تیز هوش و کوشا و بصا موذی و حیله گر !

چشمان ریز مثل کبوتر : ملایم و درونگرا ، ساکت ومحتاط ، محافظه کار و با هوش ، راستگو و کم حوصله و با استعداد . مردان این گروه مدیران موفق و زنان این گروه وفا دار هستند .

چشمان سه گوش :اکثرا با دیگران کنار نمی آید و در بحث بی حوصله است و وسواسی است.




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88/12/24 توسط نسرین
درباره وبلاگ

نسرین
شاد..پر از انرژی..عاشق معماری..ورزش..روانشناسی..و بورس.. البته می دونم هیچکدوم به هم ربطی نداره..ولی به نظر من باید همه چیزو تجربه کرد..ما همیشه وقت کافی داریم..به شرط آنکه هم بخواهیم هم درست ازآن استفاده کنیم..
bahar 20

انواع کـد های جدید جاوا تغیــیر شکل موس